اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بازار

نویسه گردانی: BAZʼR
بازار. (اِخ ) (حومه ٔ شیراز)، دهاتی از حومه ٔ شیراز که در میانه ٔ جنوب و مشرق شیراز است . همه را شیب بازارگویند برای اینکه وقتی امیر عضدالدوله ٔ دیلمی شهری دیگر مشتمل بر چندین بازار در خارج شیراز بساخت و ازآن روز تا کنون که اثری از آن شهر باقی نمانده دهات جانب زیر آن شهر را شیب بازار گویند. (فارسنامه ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
بازار سراجان . [ رِ س َرْ را ] (اِخ ) بازاری بسیستان : کشته شدن یمین الدین بهرام شاه بن حرب بر دست ملاحده که به اسم فدایی بودند در بازا...
بازار اردشیر. [ رِ اَ دَ ] (اِخ ) صاحب نزهةالقلوب ذیل هشت موضع طرف جنوبیه آرد، به یمن ، اکنون تماشا میخوانند. از اقلیم اول است . بهمن بن اس...
بازار بزازان . [ رِ ب َزْ زا ] (اِخ ) بازاری به بخارا. رجوع به احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 392 شود.
بازار صرافان . [ رِ ص َرْ را ] (اِخ ) بازاری به بخارا : آب از فراز رودخانه آهنگ بالا داد و در بازارها افتاد چنانکه ببازار صرافان رسید. (تاریخ ...
بازار طواویس . [ رِ طَ ] (اِخ ) دهی است بزرگ و آبادان . پانزدهم روز از مژیخند: و هفت روز باشد این بازار ۞ . (التفهیم چ همایی ص 266).
بازار عاشقان . [ رِ ش ِ ] (اِخ ) بازاری به بلخ : چون بیلخ رسید بازار عاشقان را که بفرمان او برآورده بودند سوخته دید.(تاریخ بیهقی چ ادیب ...
بازار مظفریه .[ رِ م ُ ظَف ْ ف َ ری ی َ ] (اِخ ) بازاری به اصفهان . رجوع به ترجمه ٔ محاسن اصفهان چ 1328 طهران ص 54 شود.
دوشنبه بازار. [ دُ شَم ْ ب َ / ب ِ ] (اِخ ) نام بازاری است در بندر انزلی که از اطراف شهر در روز دوشنبه بدان جنس می آورند و می فروشند و نیز خر...
دوشنبه بازار. [دُ شَم ْ ب َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان سنگر کهدمات بخش مرکزی شهرستان رشت . واقع در 15 هزارگزی جنوب خاوری رشت سر راه شوسه ٔ ...
یکشنبه بازار. [ ی َ / ی ِ شَم ْ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب )بازار دادوستد که روز یکشنبه ٔ هر هفته تشکیل شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۱۰ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.