ببا
نویسه گردانی:
BBA
ببا. [ ب َ ] (ص ) در خانه .در سرا. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری ) (برهان قاطع). در که به عربی باب گویند. (فرهنگ ضیاء). || آشی که از بنه پزند. (ناظم الاطباء) (هفت قلزم ). آشی که از بن پزند و بن را به عربی حبةالخضراء گویند. (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ببا. [ ب َ ](ص ) چند. (از فرهنگ شعوری ج 1 ورق 151) : ببا روزگاری برآید برین کنم پیش هرکس هزار آفرین . ابوشکور.اما این کلمه محرف «بتا»ست و د...
ببا. [ ب َ ] (اِخ ) قصبه ای است در صعید به ساحل غربی نیل و در حوالی بهنسا. (از معجم البلدان ).