بح
نویسه گردانی:
BḤ
بح . [ ب ُح ح ] (ع اِ) ج ِ اَبح ّ. (منتهی الارب ). ج ِ ابح به معنی دینار و تیر قمار. (آنندراج ). و رجوع به ابح شود.
واژه های همانند
۴۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۳ ثانیه
دولت شهر دولتی است که فقط در یک شهر و مناطق اطراف شهر حاکم است. دولت-شهرهای مهم در یونان پدید آمدهاست اما اولین دولت -شهرها در تمدن بین النهرین به وج...
گربه ٔ کسی به انبان فروشدن . [ گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ ک َ ب ِ اَم ْ ف ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از کمال کامیابی او. (آنندراج ) (غیاث ).
***راز تازش اعراب به ایران در زمان عمر*** آن چه اعراب در گام نخست از ایرانیان خواستند، این که به آنان اجازه داده شود تا هم بتوانند در بازارهای ایران د...
خرقه به دست کسی تازه کردن . [ خ ِ ق َ / ق ِ ب ِ دَ ت ِ ک َ زَ / زِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) از سر نو بمرشد دیگر بیعت کردن . (غیاث اللغات ) : چو زین...
در سدۀ 4ق/10م امپراتوری بیزانس، میراثخوار فرهنگ یونان، توانست پس از چند سده عقبنشینی در برابر مسلمانان، نخستینبار برخی از نقاط مسلمان شده را به چنگ...
شریش . La Ciudad de los Niños, por fin abierta (اِخ ) شهر بزرگی است در ناحیه ٔ شذونه که مرکز اینجاست و امروز شرنش خوانندش . (از معجم البلدان ). نام شه...
واژه ی کهره khara در سنسکریت به معنی خر است؛ و واژه ی کهرو kharu که از khara + «او u» ساخته شده، به معنی خنگ، کودن، دبنگ، ببو، ابله، احمق و... است. **...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ضرب المثلی است در آباده که کنایه از آن است که فلانی فلان چیز را بهانه قرارداده تا به فلان کس یا فلان محل مراجعه کند.
گم و گورکردن یا گم به گور کردن . [ گ ُ م ُ ک َ دَ، گ ُ ب ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، گم کردن . نابود کردن . از بین بردن . و رجوع به...