بذی
نویسه گردانی:
BḎY
بذی . [ ب َ ذی ی ] (ع ص ) بیهوده گوی و بدزبان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بی شرم . (نصاب از یادداشت مؤلف ) (مهذب الاسماء). مرد فاحش بی شرم . (غیاث اللغات ). ناسزاگوی . ج ، ابذیاء. (از اقرب الموارد). هرزه گوی . (یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۰ ثانیه
حسن آباد قلعه بزی . [ ح َ س َ دِ ق َ ع ِ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آشیان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان در 90 هزارگزی جنوب فلاورجان و یک ه...