برن
نویسه گردانی:
BRN
برن . [ ب َ ] (اِ) هر مکانی که بالای آن چیزی گسترده شده باشد. || ظرف پهن . || جام سفالی و یا فلزی و دسته ای از ترکب به یکدیگر پیچیده . || ماله ٔ زراعت . || محجر و شبکه ٔ برنجی و یا چوبی . || ماه نو. || (اِخ ) نام ستاره ای . (ناظم الاطباء). اما معانی فوق در دیگر مآخذی که در دسترس بود دیده نشد.
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
برن . [ ب َ رَ ] (اِخ ) نام قصبه ایست در هندوستان . (برهان ) (آنندراج ):بس نمانده ست که فرمان دهد آن شاه که هست پادشاه از بر قنوج و برن تا...
برن . [ ب ِ ] (اِخ ) ۞ کرسی کانتون (ایالت ) برن ، که از سال 1848م . پایتخت کشور سویس گردید. این شهر در ساحل رود آر ۞ قرار دارد و دارای 161...
بَرَن. هرگونه ابزار بردن و حمل از ریشه فعل به اضافه پیوند ابزار ساز ن.همانند تاون، سوزن، پوشن، نهنبن، پرویزن و ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
برن آباد. [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنه ٔ آن 891 تن . آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات ، چغ...
پارانتی آن برن . [ ب ُ ] (اِخ ) ۞ مرکز لاند از ناحیه ٔ من دُمارسان دارای 1910 تن سکنه .