گفتگو درباره واژه گزارش تخلف برن نویسه گردانی: BRN برن . [ ب َ رَ ] (اِخ ) نام قصبه ایست در هندوستان . (برهان ) (آنندراج ):بس نمانده ست که فرمان دهد آن شاه که هست پادشاه از بر قنوج و برن تا اهواز.فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی برن برن . [ ب َ ] (اِ) هر مکانی که بالای آن چیزی گسترده شده باشد. || ظرف پهن . || جام سفالی و یا فلزی و دسته ای از ترکب به یکدیگر پیچیده ... برن برن . [ ب ِ ] (اِخ ) ۞ کرسی کانتون (ایالت ) برن ، که از سال 1848م . پایتخت کشور سویس گردید. این شهر در ساحل رود آر ۞ قرار دارد و دارای 161... برن بُرن، قیچی برن بَرَن. هرگونه ابزار بردن و حمل از ریشه فعل به اضافه پیوند ابزار ساز ن.همانند تاون، سوزن، پوشن، نهنبن، پرویزن و ... هلی برن این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. برن آباد برن آباد. [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنه ٔ آن 891 تن . آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات ، چغ... پارانتی آن برن پارانتی آن برن . [ ب ُ ] (اِخ ) ۞ مرکز لاند از ناحیه ٔ من دُمارسان دارای 1910 تن سکنه . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود