اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بعضة

نویسه گردانی: BʽḌ
بعضة. [ ب َ ع ِ ض َ ] (ع ص ) پشه ناک : لیلة بعضة و ارض بعضة کذلک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازاقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). شب یا سرزمین پرپشه . (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). مبعوضه . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). و رجوع به مبعوضه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
شب بازه . [ ش َ زَ / زِ ] (ص مرکب ) زنی که در شب هرزه گردی کند. (ناظم الاطباء). || (اِمرکب ) شب پره . خفاش . (ناظم الاطباء). شب پره را گویند...
خشک بازه . [ خ ُ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) پوست درخت . (ناظم الاطباء) (برهان قاطع). || شاخهای خشکی را گویند که از درخت بریده باشند. (برهان قاطع)...
چهل بازه . [ چ ِ هَِ زِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دوغائی بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . در 53هزارگزی جنوب خاوری قوچان سر راه مالرو عمومی شغل...
خاله بازه . [ ل ِ زِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خورخوره ٔ بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج . واقع در 40 هزارگزی باختر دیواندره بین عزیزآباد و گاوک...
بازه خور. [ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان احمدآباد بخش فریمان شهرستان مشهد که در 48 هزارگزی شمال باختری فریمان و در دامنه واقع شده و دار...
بازه دهنو. [ زَ دَ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد که در یک هزارگزی خاور مشهد و در جلگه واقع و دارای آب و ...
بازه کلاغ . [ زَ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد که در 43 هزارگزی شمال باختری مشهد در کنار کشف رود و در...
بازه زمانی. (بازه + زمان + ی، یاء نسبت) بُرهه ای از زمان (رجوع شود به برهة)، دورانی از زمان، فاصلۀ بین دو نقطه بر روی خطِ زمان. مترادف این واژه در زبا...
بازه عاشقان . [ زَ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رشخوار بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه که در 8 هزارگزی جنوب باختری رشخوار و 6 هزارگزی جنو...
بازه حوض بالا. [ زَ ح َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیوه ژن بخش فریمان شهرستان مشهد که در 13 هزارگزی شمال باختر فریمان و 12 هزارگزی شمال ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.