بن
نویسه گردانی:
BN
بن . [ ب ِن ن ] (ع اِ) پیه . فربهی ، یقال :بن علی بن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || جای بدبو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۵۴۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
ابراهیم بن العربی . [ اِ م ِ نِل ْ ع َ رَ ] (اِخ ) در زمان بنی امیه والی یمامه بوده و نسل او مدتها در دیار مذکور حکومت کردند و به آل ابراهیم ...
ابراهیم بن المحسن . [ اِ م ِ نِل ْ ؟ ] (اِخ ) نام یکی از خوشنویسان معروف در خطعربی ، و او شاگرد اسحاق بن حماد است . (ابن الندیم ).
ابان بن عبدالحمید. [ اَ ن ِ ن ِ ع َ دِل ْ ح َ ] (اِخ ) ابن لاحق بن عفیر الرقاشی . از شعرای عرب و مداح آل برمک بوده . شاعری بسیارشعر و بیشتر اش...
ابراهیم بن سلیمان . [ اِ م ِ ن ِ س ُ ل َ ] (اِخ ) رجوع به ابراهیم قطیفی شود.
ابراهیم بن شیرکوه . [اِ م ِ ن ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن شیرکوه بن شادی بن ایوب بن شادی بن مروان ، صاحب حمص . در 636 هَ .ق . پس از وفات پدر بمسن...
ابراهیم بن فزارون . [ اِ م ِ ن ِ ؟] (اِخ ) پدر او فزارون کاتب و خود او طبیب معروفی بوده است و با غسان بن عباد به سند رفته . (ابن قفطی ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اَنْطاکی، داوود بن عمر (د مکه، ۱۰۰۷ یا ۱۰۰۸ق/۱۵۹۸ یا ۱۵۹۹م)، پزشک نامدار، ادیب، فیلسوف و متکلم نابینای انطاکی، مشهور به ضریر و بصیر است.
...
شَمْعُون بِنْ صِمَحْ دُوران(عبری: שמעון בן צמח דוראן) که به نام رشبصد (רשב"ץ) خوانده میشد، خاخام، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و پزشک یهودیاست که در...
ابوعلی حسن بن احمد بن عبدالغفار بن محمد بن سلیمان بن آبان نحوی فارسی که به اختصار ابن درستویه خوانده میشود، از علمای بزرگ نحو و از معاصرین و مصاحبین ...