اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بن

نویسه گردانی: BN
بن . [ ب ِن ن ] (ع اِ) پیه . فربهی ، یقال :بن علی بن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || جای بدبو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۴۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
ابراهیم بن اسماعیل . [ اِ م ِ ن ِ اِ ] (اِخ ) ابن احمد سامانی . وفات در بخارا به سال 295 هَ .ق . و مولد او بفرغانه ۞ به سال 234.
ابراهیم بن اسماعیل . [ اِ م ِ ن ِ اِ ] (اِخ ) استاد محمدبن مکرم . یکی از بلغای زبان عرب . (ابن الندیم ).
ابراهیم بن اسماعیل . [ اِ م ِ ن ِ اِ ] (اِخ ) ابن داود کاتب . کاتبی بارع و بلیغ بوده و مجموعه ٔ رسائلی داشته و نیز او را دیوان شعری بوده است ...
ابراهیم بن بایسنقر. [ اِ م ِ ن ِ س ُ ق ُ ] (اِخ ) ابن شاهرخ . در خراسان با عمزاده ٔ خود میرزاشاه محمود جنگ کرده بر او فائق آمد. استراباد و آذرب...
ابراهیم بن الاستاد. [ اِ م ِ نِل ْ اُ ] (اِخ ) ملقب به تاج الدین . رجوع به ابن الاستاد شود.
گردان شاه بن سلغر. [ گ َ هَِ ن ِ س ُ غ ُ ] (اِخ ) شانزدهمین سلطان از جمله سلاطین هرموز مطابق شاهنامه ٔتورانشاهی . رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1...
رستم بن علاءالدوله . [ رُ ت َ م ِ ن ِ ع َ ئُدْ دَل َ ] (اِخ ) علی بن شهریار. از ملوک طبرستان . رجوع به حبیب السیر چ سنگی ج 1 ص 347 و چ خیام ج...
کوشیار بن لَبّان جیلی (۳۳۰ـ۴۱۰ق) ریاضی‌دان و منجم ایرانی. اهل گیلان بود و به زبان عربی می‌نوشت. وی سهم چشمگیری در اعتلای مثلثات داشته است. کوشیار مطال...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
خفاف از شاعران و خطیبان و در زمره شیعیان امیرالمؤمنین (ع) بود. نصر بن مزاحم نقل می‌کند: قبل از جنگ صفین، عدی بن حاتم نزد امیرالمؤمنین (ع) آمد و عرض کر...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.