گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پرس نویسه گردانی: PRS پرس . [ پ ُ ] (اِمص ) پرسش : چو یعقوب فرّخ بپرس و درودابا ابن یامین سخن گفته بودرسیدند اسباط دیگر بهم به پیش پدر شرمسار و دژم .شمسی (یوسف و زلیخا). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه واژه معنی پَرس پَرس . [ پْرُ / پ ِ رُ ] (از فرانسوی ، اِ) ۞ قایقی که اهالی اقیانوسیه بکار برند و دارای یک دکل است و آن برخلاف پرائو ۞ است که دارای ه... پرث و پرث و. [ پ َ ث َ وَ ] (اِخ ) پارت ، پهل ، پهلو. رجوع به پارت شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود