 
        
            پروین 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        PRWYN 
    
							
    
								
        پروین . [ پ َرْ ] (اِخ ) نام  یکی  از دیه های فرح آباد مازندران . (مازندران  و استراباد رابینو).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        پروین . [ پ َرْ ] (اِخ )  ۞  شش  ستاره  است  یک  به  دیگر خزیده  مانند خوشه ٔ انگور. (التفهیم  بیرونی ). چند ستاره ٔ کوچک  باشد یکجا جمع شده  در کوهان...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        پروین زهرایی منفرد (1317–) خواننده ایرانی است.
زندگینامه
پروین در سال 1317 در تهران متولد شد، وی در ابتدا کارمند بانک بازرگانی(شاهنشاهی)بود و توس...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        گاو پروین . [ وِ پ َرْ ] (اِخ ) ثور ثریا : گاوی  است   ۞  در آسمان  و نامش   ۞  پروین گاو دگری   ۞  نهفته  در زیرزمین چشم  خردت  گشای  چون  اهل  یقین ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ماه پروین . [ پ َرْ ] (اِ مرکب ) اسم  فارسی  جدوار است . (انجمن  آرا) (آنندراج ) (فهرست  مخزن  الادویه ). زرنباد و جدوار. (ناظم  الاطباء). جدوار. ماه ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        پروین گسل . [ پ َ گ ُ س ِ / س َ ] (نف  مرکب ) پروین شکن . شکننده ٔ پروین  در زیبائی  : اینْت  لطف  دل  که  از یک  مشت  گل ماه ِ او چون  می شود پروین گ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        جان  پروین . [ ن ِ پ َرْ ] (ترکیب  اضافی ، اِ مرکب ) شراب . (مجموعه ٔ مترادفات  ص 224).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چرخ  پروین . [ چ َ خ ِ پ َرْ ] (ترکیب  اضافی ، اِ مرکب ) فلک  پروین . مدار پروین  : نادان  اگر نیاید پیشم  عجب  چه  داری پروانه  چون برآید هرگز بچرخ  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خوشه ی پروین یعنی عقد ثریا (شش ستاره که مانند خوشه ی انگور کنار هم قرار دارند و در آسمان دیده می شوند). ///////////////////////////////// خوشهٔ پَروین...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        پروین خاتون . [ پ َرْ ] (اِخ )شاعره ای  است  باستانی  که  از شعر او در لغت نامه ٔ اسدی به  شاهد آمده است  و در بعض  نسخ  پرویزخاتون  ضبط شده  وظاهراً ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ماه  و پروین . [ هَُ پ َرْ ] (اِ مرکب ) ماه فرفین . جدوار. (یادداشت  به  خط مرحوم  دهخدا). و رجوع  به  ماه  فرفین  و جدوار شود.