گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پیت نویسه گردانی: PYT پیت .(اِ) ۞ پیپ . چلیک . چیلیک . تُنکه . خنب فلزین . چلیک فلزی (آهنی ، حلبی ) برای نفت و روغن و امثال آن . ظرف از حلبی یا تنکه ٔ آهن مکعب مستطیل شکل برای حفظ و حمل نفت و روغن و مانند آن دو. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه واژه معنی پیت پیت . (اِخ ) نام یکی از جزیره های مجمعالجزائر موسوم به جیلبرت واقع در قسمت میکرونسیا از اقیانوس کبیر و شمالی ترین آن جزائر. مثلثی شکل و سنگ... پیت پیت . (اِخ ) نام جزیره ای ملحق به زلاند جدید. واقع در طرف جنوب شرقی جزیره ٔ وارکاوری و بوسیله ٔ تنگه ای بهمین نام از جزیره ٔ نامبرده جدا ش... پیت پیت . (اِخ ) نام نهری از شعب رود ینی سئی در ایالت ینی سئی واقع در جهت شرقی سیبری که از کوهی بهمین اسم واقع در کشور تونگوز سرچشمه میگیرد ... پیت پیت.(زبان مازنی) به چیزی که بافتش سست و یا نرم شده باشد، همانند پارچه سست و یا به چوب یا درختی که پوک ، نرم و یا سست شده باشد نیز میگویند. پیت پیت پیت پیت . (اِ صوت ) پچ پچ . نجوی . زیرگوشی . سخن آهسته با کسی گفتن که دیگری درنیابد. پیت پیت کردن پیت پیت کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سخن گفتن بنرمی با کسی که دیگری درنیابد. نجوی . بیخ گوش کسی حرف زدن بآهستگی . (فرهنگ نظام ). پچ پچ ... پیت پیتر سیگر پیتر «پیت» سیگر (به انگلیسی: Peter "Pete" Seeger) خواننده موسیقی فولک و کنشگر آمریکایی بود. در دههٔ ۶۰ میلادی، سیگر به خوانندهبرجستهٔ موسیق... در پیت (درِ پیت) بی کیفیت، قدیمی، کهنه، به دردنخور، بی محتوا، بی منطق (ریشه ی این واژه را نمی دانم، شاید همان واژه ی «دکرپیت»، «decrepit» در انگلیسی باشد که ... پیت نیاک پیت نیاک . (اِخ ) ۞ نام قصبه و قلعتی در خانی خیوه ، در 82هزارگزی جنوب شرقی خیوه ، در ساحل چپ آمودریا (جیحون )، و در وسط واحه ٔ کوچک محاط بب... پیت دادن پیت دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) (در تداول مردم قزوین ) پیچاندن . پیچ دادن . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود