تألی
نویسه گردانی:
TALY
تألی . [ ت َ ءَل ْ لی ] (ع مص ) (از «أل و») سوگند خوردن . (زوزنی ) (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سوگند یاد کردن . (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تالی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در پس واقع شدن . (ناظم الاطباء). رجوع به تالی شود.
پیامد زیان آور یا ناخوشایند (در فقه، حقوق، سیاسی و اجتماعی کاربرد بیش تری دارد) - از موجبات صدور حکمی خلاف ظاهر یک موضوع یا پدیده. مثلاً خوردن هندوانه...