اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تبرک

نویسه گردانی: TBRK
تبرک . [ ت َ رَ ] (اِ) هر حصار و قلعه را گویند عموماً. (برهان ). هر حصار را گویند عموماً. (فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). قلعه . (ناظم الاطباء). || سبزتبرک ؛ سبزگنبد، کنایه از آسمان است . (انجمن آرا) :
یک روزه وجه حاشیه ٔ درگه تو نیست
چندین ذخیره ها که دراین سبزتبرک است .

شرف شفروه (از فرهنگ جهانگیری ).


رجوع به تبرک (اِخ ) شود. || دوری پهن . (ناظم الاطباء). || میزی که دارای کناره های بلند باشد. || سر طبل . || سبد میوه . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
خرقه ٔ تبرک . [ خ ِ ق َ / ق ِ ی ِ ت َ ب َرْ رُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به «خرقه در نزد صوفیان » ذیل «خرقه » شود.
طبرک . [ طَ ب َ رَ ] (اِخ ) قلعه ای است به ری . (منتهی الارب ). دزی است بر فراز کوهی خرد نزدیک شهر ری بر جانب راست رونده بخراسان که از جا...
طبرک . [ طَ رَ ] (اِخ ) قلعه ای است به اصبهان . (منتهی الارب ). رجوع به ذیل جامعالتواریخ رشیدی ص 43 و فهرست حبیب السیر چ خیام شود.
طبرک . [ طَ ب َ رَ ] (اِخ ) (کوه ...) در کتاب النقض در این باره آمده است :دانم که کوه طبرک آن جا نبود. (کتاب النقض ص 533).
طبرک . [ طَ ب َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بازفت بخش اردل شهرستان شهرکرد، در 70هزارگزی شمال اردل و متصل به راه مالرو عمومی . کوهستانی ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.