اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ترک

نویسه گردانی: TRK
ترک . [ ت ُ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای پنجگانه ٔ شهرستان ملایر است که در شمال شهرستان ملایر قرار دارد و از شمال و شمال باختر به شهرستان همدان و از جنوب به دهستانهای حومه و آور زمان و از خاور به بخش شراء شهرستان اراک و از باختر به شهرستان تویسرکان محدود است . قسمت عمده ٔ دهستان کوهستانی است وقریه های آن در دره های خاوری کوه الوند واقع است و آب و هوای آن خوش و دارای تابستان معتدلی است . راه شوسه ٔ ملایر به همدان تقریباً از وسط دهستان می گذرد و از اکثر قریه های مهم آن اتومبیل میتوان برد. آب قریه های دهستان از قنات ها و چشمه سارهای کوهستانی تأمین میشود. محصول عمده ٔ آنجا غلات دیمی و آبی و لبنیات و مختصری انگور و دیگر میوه ها است . بافتن قالیچه و جاجیم بین زنان دهستان مرسوم و قالیچه ٔ بافت قریه ٔ قوزان بهتر از سایر قریه های دهستان است . سنگ سفید که در بلورسازی مصرف دارد در زمنیهای ازندریان استخراج میگردد. در 50 آبادی تشکیل دهنده ٔ این دهستان 32 هزار تن سکونت دارند. مرکز دهستان علی آباد دمق و قریه های مهم آن بشرح زیر است : ازندریان ، ازمنگاوی ، کمری ، کردخورد، قوزان ، اشاق قلعه علوی ،طاسبندی ، طجر علوی ، دهنوعلی آباد، دهنه ٔ اسداﷲخان ، ارزانفوت . الفاوت . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
(زَ رِ /تَ رَ) (عامیانه:زهله ترک)ایجاد ترس شدید و آنی از رخدادی ناگهانی.
ترک چال . [ ت ُ ] (اِخ ) از کوهستانها و ییلاقهای شاه کوه و ساور است . رجوع به مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 127 شود.
ترک دره . [ ت ُ دَ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوی آغاج که ، در بخش شاهین دژ شهرستان مراغه وبر سی و هشت هزار و پانصدگزی جنوب خاوری شاه...
ترک دشت . [ ت ُ دَ ] (اِخ ) از دهات هزار جریب است . رجوع به مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 124 و ترجمه وحید ص 166 شود.
ترک آباد. [ ت ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان پشت رود است که در بخش فهرج شهرستان بم و در 18 هزارگزی باختر فهرج و 2 هزارگزی راه شوسه ٔ بم به زا...
ترک آباد. [ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش اردکان شهرستان یزد که در 4 هزارگزی شمال باختری اردکان و متصل به جاده یزد قرار دارد...
ترک آباد. [ ] (اِخ ) از دیهایی است که امیر مبارزالدین وفرزندان او در سالهای 734 - 736 هَ . ق . در یزد احداث کرده بودند. و رجوع به تاریخ عص...
ترک رود. [ ت ُ ] (اِخ ) رودی است در مازندران و ظاهراً دیهی هم بوده است بهمین نام در حوالی رامسر و آخوند محله کنونی . چه رابینو پس از ذکر...
ترک زاده . [ ت ُ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) فرزند ترک . ترک زاد. که زنی ترک او را زاده باشد:که این ترک زاده سزاوار نیست کس او را به شاهی خریدار نی...
ترک سوار. [ ت ُ س َ ] (ص مرکب ) فارس و اسب سوار. (ناظم الاطباء).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۰ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.