اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ترکی

نویسه گردانی: TRKY
ترکی . [ ت َ رَ ] (ص ) ترک دار : حاجت به کلاه ترکی داشتنت نیست . (گلستان ).
با دلق کبود و با کلاه ترکی
پیوسته کلاه ترکی بی برکی
دعوی چه کنی که رهروی چالاکم
نه نه غلطی ز راه آن سوترکی .

بابا افضل .


ظاهراً صورتی از تَرک . رجوع به ترک در همین لغت نامه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
نای ترکی . [ ی ِ ت ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سورنای را گویند و آن سازی است معروف ، بعضی گویند نائی است که در هنگام رزم و جنگ نوازند و آن...
گیاه ترکی . [ت ُ ] (اِ مرکب ) گیاه سخت تلخ و درد شکم را سود دارد. (معیار جمالی ). فژژ. اگر ترکی . (برهان ذیل فژژ).
حسین ترکی . [ ح ُ س َ ن ِ ت ُ ] (اِخ ) شیرازی . شاعر. او راست : «لاله زار» و «حدیقة البکاء» و جز آنها. (ذریعه ج 9 ص 169).
بازک ترکی . [ زَ ک ِ ت ُ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یؤیؤ. (زمخشری ). نوعی باز و معمولاً با کلمه ٔ ترکی همراه آورده میشود. (شعوری ج 1 ورق 197)....
ترکی جغتایی زبانی ادبی و عضو خانواده زبانهای آلتایی است. ترکی جغتایی از دوران تیمور و پادشاهان تیموری تا اوایل قرن بیستم به عنوان زبان واسطه ادبی در آ...
مبارک ترکی . [ م ُ رَ ک ِ ت ُ ] (اِخ ) نام ترکی از موالی بنی عباس و قلعه ٔ مبارکیة بنا کرده ٔ او است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و غلامش ...
تریاق ترکی . [ ت َ / ت ِرْ ق ِ ت ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مومیایی را گویند و آن انسانی و کانی هر دو میباشد. (برهان ) (آنندراج ). مومیایی . (ن...
ترکی تونسی . [ ت ُ ی ِ ن ِ ] (اِخ ) شیخ محمدمعاویةبن محمودبن محمدبن مصطفی بن حسن بن بابا محمد تونسی رئیس العلما متکلم ، متوفی بسال 1294 هَ ...
روباه ترکی . [ هَِ ت ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خارپشت بزرگ تیرانداز. (برهان قاطع) (آنندراج ). ریکاشه . (شرفنامه ٔ منیری ).
ترکی نیقولا. [ ت ُ ] (اِخ ) یا «ترک نیقولا ۞ » (1763 م - 1838 م ) نیقولا الترک بن یوسف اسطنبولی یا نیقولابن یوسف الترک یا نقولا الترکی . پدر ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.