تروب
نویسه گردانی:
TRWB
تروب . [ ت َ ] (ع ص ) مستمند و فقیر، چنانکه گویی به خاک چسبیده است . (از المنجد).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
طروب . [ طَ ] (ع ص ) مرد بسیارطرب . (منتهی الارب ). شادمان . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). آنکه پیوسته شاد بُوَد : گندم و جو را و باقی حُبوب تو تو...
طروب . [ طُ ] (ع اِ) ج ِ طَرَب . شادیها. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).