تسوی
نویسه گردانی:
TSWY
تسوی . [ ت َ س َ وْ وی وِ ](ع مص ) راست شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). برابر شدن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). مستوی و برابر گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تماثل . (متن اللغة) (از اقرب الموارد). مستوی شدن . (از المنجد). || هلاک شدن در آن زمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (ازاقرب الموارد) (از المنجد). و رجوع به تسویة شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
تسوی ٔ. [ ت َ س ْ ءْ ] (ع مص ) تسوئة. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (المنجد) (اقرب الموارد). عیب کردن کسی را و منسوب به بدی نم...
تثوی . [ ت َ ث َوْ وی ] (ع مص ) مهمان کسی شدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء): تثویته ؛ مهمان او شدم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).