تسوی
نویسه گردانی:
TSWY
تسوی ٔ. [ ت َ س ْ ءْ ] (ع مص ) تسوئة. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (المنجد) (اقرب الموارد). عیب کردن کسی را و منسوب به بدی نمودن و بد گفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عیب کردن کسی را (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). عیب کردن کسی را بر عملی و توبیخ کردن . (از المنجد). || بدی کردن : ان اسأت فسؤی ْٔ علی ؛ یعنی اگر بد کنم بگو که بدکردی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). افساد. (المنجد). و رجوع به تسوئة و تسویة شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تسوی . [ ت َ س َ وْ وی وِ ](ع مص ) راست شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). برابر شدن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). مستوی و برابر گر...
تثوی . [ ت َ ث َوْ وی ] (ع مص ) مهمان کسی شدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء): تثویته ؛ مهمان او شدم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).