اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تقی

نویسه گردانی: TQY
تقی . [ ت ُ قا ] (ع مص ) پرهیز کردن . (منتهی الارب ). پرهیزکاری . (دهار) (مهذب الاسماء). تقاء. (ناظم الاطباء). || (اِ) پرهیز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) :
به سخا و به هدی و به بها و به تقی ، خوش
از خداوند سوی خلق جهانند و مشارند.

ناصرخسرو.


چون خرد افسر و تقی شد گاه
خواندت جبرئیل شاهنشاه .

سنائی .


نهی بر اهل تقی تبغیض شد
لیک بر اهل هوا تحریض شد.

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
طغی .[ طَ غا ] (اِخ ) توقای برلاس . از امرای عصر تیموری . (حبیب السیر چ تهران ج 2 ص 141). و رجوع به طغا شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.