تلی
نویسه گردانی:
TLY
تلی . [ ت َل ْ لا ] (ع ص ) قوم تلی ؛ قوم افتاده بر زمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
طلی کردن . [ طِ لا ک َ دَ ] (مص مرکب ) ۞ اندودن . (زمخشری ). مالیدن . (زمخشری ). بیالودن . (دستور اللغة) : نارنج چو دو کفّه ٔ سیمین ترازوهر دو ز...