اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تول

نویسه گردانی: TWL
تول . (اِ) تُل . به معنی جنگ و پرخاش . (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). شورش و وحشت وغوغا. (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). کارزارو جنگ و پرخاش و ستیزه . (ناظم الاطباء) :
سنان صاعقه برزد سر از دریچه ٔ شب
چو از درون سپه ، روز تول خنجر نیو.

شیخ آذری (از فرهنگ جهانگیری ).


|| کسی را نیز گویند که دهان او کجواج باشد. (برهان ). کسی که دهنش معوج و کجواج باشد. (ناظم الاطباء). || به معنی کج و خمیده نیز آمده چنانکه در لغت تاتول گذشت . (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). || اطراف و پیرامون دهان را نیز گفته اند. (برهان ) (ناظم الاطباء). || به معنی فروکردن نیز آمده . (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ) :
از خشک تول درد اگر کرد مقعدت
تر کن بمال بر در کون پاره ای خیوک .

پوربها (از فرهنگ رشیدی ).


رجوع به تولیدن شود. || رم و وحشت را گویند چه تولیدن به معنی رمیدن است . (برهان ). رم و فرار و گریز. (ناظم الاطباء). نفرت و تولیدن مصدر آن مرادف تور و توریدن . (فرهنگ جهانگیری ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). رجوع به تولیدن و توریدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
طول . (ع ص ، اِ) ج ِ اطول و طولی ̍.
طول . (ع اِمص ، اِ) عمر. || غیبت . || درنگی . (منتهی الارب ). طُوَل . رجوع به طُوَل شود. طیل . (منتهی الارب ). || پهلوی مربع. (التفهیم ص ...
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: داگر dâgr (پهلوی: dagr)*** فانکو آدینات 09163657861
همتای پارسی این دو واژه ی عربی اینهاست: آیوس āyus (سنسکریت) اِژوان ežvān (سغدی: žvāni).***فانکو آدینات 09163657861
طول لات . (اِخ ) دهی جزء دهستان رحیم آباد بخش رودسر شهرستان لاهیجان در 8 هزارگزی جنوب باختری رحیم آباد کنار رودخانه ٔپلرود با 95 تن سکنه . آب...
سبع طول . [ س َ ع ِ طُ وَ ] (اِخ ) هفت سوره ٔ دراز قرآن . (مؤلف ). رجوع به سبع طوال شود.
طول بلد. [ ل ِ ب َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بُعدِ آن باشد از مشرق یا مغرب . بعدش است از نهایت آبادانی ، خواهی این بعد را به معدل النها...
طول عمر. [ ل ِ ع ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) درازی عمر. عمر دراز.
طول آرام . (اِخ ) دهی از دهستان کوهسارات بخش مینودشت شهرستان گرگان در 6 هزارگزی جنوب خاوری مینودشت . دامنه ، معتدل مالاریائی با 120 تن سک...
طول امل . [ ل ِ اَ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از حرص دنیاست . (غیاث ) (آنندراج ) : با چنین کوتهی عمر بیان نتوان کردقصه ٔ طول امل ر...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.