اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تیر

نویسه گردانی: TYR
تیر. [ ت ِ ی َ ](ع اِ) ج ِ تارة. (منتهی الارب ). رجوع به تارة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
باغ تیر. (اِخ ) دهی است از دهستان توابع ارسنجان بخش زرقان شهرستان شیراز که در 74هزارگزی خاور زرقان و یک هزارگزی راه فرعی ارسنجان به ک...
تیر هوائی . [ رِ هََ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تیری که به هوا اندازند؛ یعنی بسوی آسمان اندازند. (غیاث اللغات ). تیری که بر هوا اندازند و نشا...
تیر خوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) بنفسه کنایه از خسته شدن به زخم تیر. کنایه از رسیدن تیر بر چیزی . (آنندراج ). اصابت تیر بر چیزی ی...
تیر کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) درد کردن . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). احساس درد نمودن در امتداد یک خط. (ناظم الاطباء). دردی تند و تیز ا...
تیر گردون . [ رِ گ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب است . (برهان ). خورشید. (ناظم الاطباء). || کنایه از آفت و حوادث آسمانی نیز با...
تیر پرتاب . [ رِ پ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تیر پرتابی . نوعی از تیر که بسیار دور می رود اما بر نشانه نمی رسد. (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) ۞...
بنگه تیر. [ ب ُ گ َ ه ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از برج جوزا. (غیاث ) (آنندراج ) : بنگه تیر از او شود روضه صفت بتازگی خرگه ماه از او ش...
پنجاه تیر. [ پ َ ] (اِ مرکب ) تفنگی که پنجاه فشنگ خورد.
لوئی آدولف تیر (زاده ۱۶ آوریل ۱۷۹۷ – درگذشتهٔ ۳ سپتامبر ۱۸۷۷) دولت‌مرد و تاریخ‌نگار فرانسوی بود. او در زمان شاه لوئی فیلیپ در فرانسه نخست وزیر بود. پس...
کارنه تیر. (ا. از فرانسه: کارنه+تیر TIR carnet=Transport International par la Route / Transports Internationaux Routiers). سند گمرکی است که برای ترانز...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۷ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.