جابر
نویسه گردانی:
JABR
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن مرزوق الجدی . وی متهم است ، و از عبداﷲ عمری زاهد روایت کند و قتیبةبن سعید و علی بن بحر از وی روایت دارند. ابن حبان گوید روایات آنها شبیه حدیث رجال ثقه نیست . همو گوید: این شخص کسی است که از عبداﷲبن عزیز عمری از ابی طواله از اَنَس مرفوعاً روایت کرده است که روز قیامت علماء فاسق را ندا کنند و آنان را پیش از عبده ٔ اوثان (بت پرستان ) به آتش فرستند. منادی آواز دهد که دانا مانند نادان نیست . ابن حبان گفته است این روایت باطل و نادرست است . ابن قتیبة گفته است که جابربن مرزوق را روایتی است از عبداﷲبن عبدالعزیز از ابی طواله از انس از رسول خدا(ص ) که فرمود: هرکس گناهی مرتکب شود و معتقد باشد که او را خدائی است که اگر بخواهد وی را می آمرزد، حق است بر خدا که او را بیامرزد. و ابن ابی حاتم کنیه ٔ او را ابوعبدالرحمان گفته است . ابوحاتم گوید: او مجهول الحال است و مروان بن محمد الطاطری از او روایت کند و ابن ابی حاتم گفته است که ربیعبن نوح نیز از وی روایت دارد. (لسان المیزان ج 2 ص 88).
واژه های همانند
۱۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
جابر. [ ب ِ ] (ع ص ) شکسته بند. || ستمگر. ستمکار. (منتهی الارب ).
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) مردی است که رحی جابر بدو منسوب است . (مراصد الاطلاع ).
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن ابخر النخعی ، والصبیانی و کوفی نیز گفته میشود. طوسی او را در رجال شیعه آورده و علی بن حکم گفته است : که عابد و ثقه...
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن علی التنوخی القضاعی الشافعی .از اهل حلب است . فاضل و شاعر بود و متصدی نیابت قضاشده و ادیب و کثیرالنظم ...
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن ابی سبرة اسدی ، صحابی است . حاکم و بیهقی و ابن مندة از طریق ابن عجلان از موسی بن السائب از سالم بن ابی الجعد از جاب...
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن ابی صعصعه عمروبن زیدبن عوف بن مبدول بن عمروبن غنم بن مازن بن النجار انصاری مازنی است . ابن القداح او را در نسب ...
جابر. [ب ِ ] (اِخ ) ابن ازرق الغاضری . او از طریق نصربن علقمه از برادرش محفوظ از عبدالرحمان بن عائذ از ابی راشدجبرانی روایت کند. (الاصابة ص 2...
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن اسامة الجهنی . کنیه اش ابوسعاد است .ابن یونس گفته است : که بمصر شد و همانجا مرد. (حسن المحاضرة فی احوال المصر والقاه...
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن اسحاق موصلی . از شعبة روایت کند و ازدی گفته است که روایاتش چندان استوار نیست . (لسان المیزان ج 2 ص 86).
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن اسماعیل حضرمی مصری . از اتباع تابعین اصحاب بوده و از حسن بن عبداﷲ و عقیل بن خالد روایت کند و ابن وهب از او روایت ...