جار
نویسه گردانی:
JAR
جار. (اِخ ) شهری است در ساحل دریای قلزم در فاصله ٔ یک شبانه روزی مدینه و ده منزلی ایله و تا ساحل جحفه سه منزل راه است . این شهر در اقلیم دوم است و طول آن از جهت مغرب 64 درجه و20 دقیقه و عرض آن 24 درجه است . شهر مزبور بندری است که کشتی ها از حبشه و مصر و عدن و نجد به آنجا واردمیشوند. آب آن از دریاچه ای موسوم به «عین یلیل » است . نیمه ای از این شهر جزیره و نیمه ای دیگر در ساحل است و در آنجا قصور بسیاری است . (معجم البلدان ) (مراصدالاطلاع ). و رجوع به نزهةالقلوب چ لیدن ج 3 ص 15 شود.
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
جعر. [ ج َ ] (ع اِ) پلیدی خشک چسبیده بر کون . || پیخال مرغ شکاری . (منتهی الارب ). || باد شکم یا غایط درندگان . (اقرب الموارد). ج ، جُعور...
جعر. [ ج َ] (ع مص ) پیخال انداختن . (آنندراج ). سرگین اوگندن سگ . (زوزنی ). سرگین افکندن خداوند مخلب از سباع . (تاج المصادر بیهقی ). || صورت ...