جرمی
نویسه گردانی:
JRMY
جرمی . [ ] (اِخ ) صالح بن اسحاق مکنی به عمر. از فضلا و اهل ادب و لغت بود. (از محاسن اصفهان مافروخی ص 35). و زرکلی در اعلام خود آرد: جرمی ، مردی فقیه و عالم بنحو و لغت و از مردم بعرة و ساکن بغداد بود. او راست : 1- السیر. 2- کتاب الابنیه . 3- غریب سیبویه . 4- کتاب فی العروض . (از اعلام زرکلی چ جدید ج 3 ص 274). وی مولای بجیلةبن انمار بود. نحو را از اخفش و کتاب سیبویه و لغت رااز ابوزید و اصمعی فراگرفته است . از اوست : کتاب القوافی . کتاب التثنیه و الجمع. کتاب الغرخ . کتاب مختصرنحو المتعلمین . کتاب الابنیة و التصریف . (یادداشت مؤلف ). صاحب لباب الانساب آرد: وی در بغداد با فرا مناظره کرد. گویند: او از موالی بجیلة بود و بدین جهت که بجرم سکونت گزید او را جرمی گفتند و نیز گوید: از موالی جرم بود. نزد اخفش و جز او تحصیل کرد و لغت رااز ابوعبیدة و ابوزید و اصمعی و همعصران آنان فراگرفت و یونس بن حبیب را دریافت ولی سیبویه را درک نکرد.او مردی متدین و پارسا و نیک دین بود و از روات بشمار می رفت و بسال 125 هَ . ق . درگذشت . (از لباب الانساب ). و رجوع به الموشح ص 196 و قاموس الاعلام ترکی شود.
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
جرمی .[ ج ِ ] (ص نسبی ) منسوب به جرم که نام جایی است در ایران . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). منسوب است به جرم ازبلاد بدخشان در آن سوی ول...
جرمی . [ ج َ ] (ص نسبی ) نسبت است به جرم که قبیله ای است در یمن . (از لباب الانساب ).
جرمی . [ ] (اِخ ) نام شهری است که دارالملک جرکز است و این مملکت در اقلیم ششم قرار دارد. (از نزهة القلوب ج 3 ص 267).
جرمی . [ ج ُ ] (اِخ ) ملا جرمی . از شاعران بود. صاحب مجالس النفائس آرد: از مردم بخارا است . وی مرد بیقید است . و تعینی ندارد. این مطلع از اوست ...
جرمی . [ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشت از بخش سلوانا از شهرستان ارومیه . این ده در دوازده هزاروپانصدگزی شمال باختری سلوانا در مسیر راه...
جرمی . [ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن اسحاق بن ابوحمیصه معروف به ابن ابی العلاء مکنی به ابوعبداﷲ. او اخباری و یکی از علمای نحو و لغت بود و از ن...
جرمی . [ ج ِ ] (اِخ ) سعیدبن حیدر مکنی به ابوعبداﷲ. از فقها بود و از ابویعقوب یوسف بن ایوب همدانی استماع حدیث کرد و بسال پانصد وچهل و اندی ...
جرمی . [ ج َ ] (اِخ ) عبداﷲبن زید بصری مکنی به ابوقلابة. از تابعان بزرگ قدر بود. وی بسال 104 هَ . ق . در حالی که دست و پا و چشم خود را از د...
جرمی . [ ج َ ] (اِخ ) عمروبن سلمة مکنی به ابوبرید. او را صحبتی است . (از لباب الانساب ).
ربیع جرمی . [ رَ ع ِ ج َ ] (اِخ ) ابن حیان گفته وی صحبت حضرت رسول (ص ) را درک کرده است و طبرانی و باوردی از او حدیث روایت کنند. (از الاصا...