اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جعفر

نویسه گردانی: JʽFR
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمدبن حمدان الاندلسی مکنی به ابوعلی و ابن غلبون (متوفی 364 هَ . ق .) فرمانروای زاب (از نواحی افریقا) و از بخشندگان روزگار خود بود. ابن هانی شاعر معروف مدائح بسیار در باره ٔ او سروده است و آنچه آن دو را به هم نزدیک کرد پیروی از مذهب باطنیان بود. میان ابی غلبون و زیری بن مناد الصنهاجی ستیزه درگرفت ، زیری کشته شد و پسر او بلکین بن زیری قیام کرد و جعفر را به اندلس راند و وی در آنجا کشته شد. بنا بر تحقیق زبیدی وی بناکننده ٔ شهر مسیله از شهرهای مغرب بود. (الاعلام زرکلی ج 2).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن سعدبن زیدبن محسن (متوفی 1178 هَ . ق .) از سادات حسنی و شرفای مکه است که در سال 1172 به امیری آن شه...
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن سلمة الوراق البصری مکنی به ابوسعید. تابعی است .
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن سلیمان الخلال مکنی به ابوسلمه . رجوع به ابوسلمه حفص بن سلیمان شود.
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن سلیمان الصنبعی مکنی به ابوسلیمان . تابعی است .
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن سلیمان هاشمی مکنی به ابوعبداﷲ. تابعی است .
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن شهریاربن قارن پادشاه طبرستان از آل باوند دوازده سال پادشاهی کرد و در ایام دولت او خروج داعی کبیر اتفاق افتاد...
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن صبیح . تابعی است .
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ بن بدرالکثیری (متوفی 990هَ . ق .) از پادشاهان حضرموت بود وی پس از پدر به سلطنت رسید اما دیری در این مقا...
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ الاسدی مکنی به ابوعبداﷲ. تابعی است .
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ منصور عباسی (متوفی 150 هَ . ق .) امیر موصل بود و در بغداد درگذشت و نخستین کسی بود که در مقابر قریش به خاک...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۲۰ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.