اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جعفر

نویسه گردانی: JʽFR
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن قدامةبن زیاد کاتب مکنی به ابوالقاسم . خطیب از او نام میبرد و او را یکی از بزرگان و دانشمندان فن کتابت میشمارد و در ادب و معرفت چیره دست میداند. وی کتابهایی در فن کتابت و جز آن دارد و از ابی العیناء الضریر و حمادبن اسحاق موصلی و مبرد و محمدبن عبداﷲبن مالک خزاعی و کسانی چون اینان روایت حدیث کرده و ابوالفرج اصفهانی از وی روایت کرده است . مرگ او را ابومحمد عبداﷲبن ابی القاسم عبدالمجیدبن بشیران الاهوازی در روز سه شنبه بیست ودوم جمادی الاَّخر سال 319 هَ . ق . نوشته است . (معجم الادباء). ابن البلخی در فارسنامه (چ اروپا ص 170) کتاب خراج را به جعفربن قدامة نسبت داده اما صاحب تاریخ سیستان (چ تهران ص 11) همین کتاب را به قدامةبن جعفر فرزند جعفربن قدامة نسبت داده است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
ام جعفر. [ اُم ْ م ِ ج َ ف َ ] (اِخ ) حصنی است در اندلس از توابع مارده . (از معجم البلدان ).
جعفر جن . [ ج َف َ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش خشت شهرستان کازرون در چهارهزارگزی شمال کنارتخته و کنار راه شوسه ٔ کازرون به ...
جعفر جنی . [ ج َ ف َ رِ ج ِن ْ نی ] (اِخ ) ظاهراً تصحیفی است عامیانه از زعفر جنی . رجوع به زعفر جنی شود.
جعفر حلی . [ ج َ ف َرِ ح ِل ْ لی ] (اِخ ) رجوع به جعفربن احمد ... شود.
جعفر حلی . [ ج َ ف َ رِ ح ِل ْ لی ] (اِخ ) رجوع به جعفربن خضر ... شود.
جعفر خطی . [ ج َ ف َرِ خ َطْ طی ] (اِخ ) رجوع به جعفربن محمد ... شود.
جعفر تلی . [ ج َ ف َ رِ ت َل ْ لی ] (اِخ ) از بزرگان و مشاهیر اصفهان در روزگار مغولان بود و صاحب ترجمه ٔ محاسن اصفهان از او نام میبرد.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
شیخ جعفر. [ ش َ ج َ ف َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان سهندآباد شهرستان تبریز است و 156 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
علی جعفر. [ ع َ ج َ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهرکی ، بخش شیب آب شهرستان زابل .واقع در 18 هزارگزی شمال خاوری سکوهه و 11 هزارگزی خاور ر...
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ صفحه ۱۳ از ۲۰ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.