اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جغ

نویسه گردانی: JḠ
جغ. [ ج َ ] (اِ) چوبی باشد سیاه به رنگ آبنوس که از آن چیزها سازند و تراشند. (برهان قاطع). || چوبی که دوغ را بدان زنند تا مسکه برآید. چوبی که در جغرات گردانند تا روغن برآید. (غیاث ). چوبی را گویند که در دوغ اندازند و بر هم زنند تا کره ٔ آن را بگیرند. چوبی که ماست بدان شورانند تا کره بدست آرند. || چرخه که زنان بدان پنبه و پشم ریسند. (ناظم الاطباء). فلکه . ساسم .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
قل جق . [ ق ُ ج ُ ] (اِخ ) دهی است مرکز دهستان قل جق بخش شیروان شهرستان قوچان واقع در 12 هزارگزی شمال خاوری شیروان و 9 هزارگزی شمال شوسه...
قل جق . [ ق ُ ج ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان قره باشلو از بخش چاپشلو از شهرستان دره گز واقع در 7 هزارگزی جنوب باختری چاپشلو و 6 هزارگزی باختری شو...
آب منی انسان که هنگام استمناء کردن بیرون می آید
قطان جق . [ ق ُ ج ُ ](اِخ ) دهی است از دهستان گل تپه ٔ فیض اﷲبیگی بخش مرکزی شهرستان سقز واقع در 45 هزارگزی خاور سقز و 10 هزارگزی خاور قلعه که...
قلعه جق . [ ق َ ع َ ج ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان درجزین بخش ارزن شهرستان همدان ، واقع در 62هزارگزی جنوب خاوری قصبه ٔ رزن و 4هزارگزی جنوب...
قلعه جق . [ ق َ ع َ ج ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلاترزان بخش زراب شهرستان سنندج ، واقع در 44هزارگزی خاور زراب و راه اتومبیل رو سنندج به ...
جق-اتای . [ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر در 32هزارگزی شمال مشکین شهر و 12هزارگزی شوسه ٔ مشکین شهر به ارد...
ایلان جق . [ج ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قره باشلو بخش چاپشلوشهرستان دره گز. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
بازار جق . [ ] (اِخ ) نام قضایی است در سنجاق از ولایت حلب که در جهت شرقی مرعش قرار دارد و مرکز آن قریه ٔ «اوقه جقلی » بوده است . این ق...
بازار جق . [ ] (اِخ ) نام قصبه ٔ مرکزی ناحیه ای است در سنجاق ارطغرل از ولایت خداوندگار و بقضای مرکز لوائی بیله جک ملحق شده و در14 هزارگ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.