اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چخ

نویسه گردانی: CḴ
چخ . [ چ ِ / چ َ ] (صوت ) کلمه ای که بدان سگ را دور کنند. (ناظم الاطباء). لفظی است که با آن سگ را میرانند. (فرهنگ نظام ). کلمه ای که عتاب کردن سگ را بکار رود؛ یعنی دور شو، گم شو. آوازی برای راندن سگ . کلمه ای است راندن سگ را. مقابل : بیاه ! بیاه ! که برای خواندن سگ است . باین معنی بفتح «چ » نیز متداول بوده و اکنون بیشتر به کسر «چ » تلفظ شود :
عدوی جاه ترا بخت چون نهاز شده است
بپای خویش همی آردش سوی مسلخ
عدوی تو چو سگان بر در تو آمده بود
زمانه بانگ زدش کای لعین ازین در چخ .

سوزنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
چخ . [ چ َ ] (اِ) غلاف کارد و شمشیر و مانند آنرا گویند. (برهان ). غلاف کارد و شمشیر و امثال آن . (انجمن آرا) (فرهنگ نظام ).غلاف کارد و شمشیر و خ...
چخ چخ . [ چ ِ چ ِ ] (صوت ) چخ . آوازی که بدان سگ را رانند. لفظی که راندن سگ را دلالت کند. در مقابل بیاه ! بیاه ! که دال بر خواندن سگ است...
چخ چخی . [ چ َ چ َ ] (اِ) بازیچه ٔ اطفال است ، دارای دسته و سری که ظرف کوچک بسته ٔ میان تهی است و در آن چند دانه ریگ است و بچه ها آنرا ت...
بیرون آوردن اجباری کیر از کس را گویند.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
@T@
۱۳۹۹/۰۵/۰۶
0
3

با توجه به معنای کلمه برای دور کردن و بیرون دادن،محتملا چخ تحریف و تلخیص شده از مصدر فعل با ریشه ترکی چئخماق که به معنای بیرون رفتن ، خارج شدن و... است. وجه امری آن هم چئخ است که با اصطلاح چخ موافق است


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.