اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چک

نویسه گردانی: CK
چک . [ چ ِ ] (اِ) قطره بود. (فرهنگ اسدی ) چکه . چیکِّه و چیکلَه . (در تداول روستائیان فیض آباد بخش تربت حیدریه ). قطره ای از آب یا هر قسم مایع دیگر :
چکی خون نبود از برتیره خاک
بکن سیمتن را سر از تیغ چاک .

(فرهنگ اسدی ).


|| یک جانب از چهار جانب بجول باشد که آن را دزد هم گویند. (برهان ) (جهانگیری ) (رشیدی ) (ناظم الاطباء). یک طرف از چهار طرف بجول که در نوعی بجول بازی آن را دزد هم مینامند. جیک . مقابل پُک . (در تداول روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ) :
از برای مقامران فساد
آن یکی پُک نشیند آن یک چک .

شانی (از فرهنگ رشیدی ).


|| گردکانی که مغز آن به آسانی برنیاید. (برهان ) (جهانگیری ) (رشیدی ). گردویی که مغز آن به آسانی برنیاید. (ناظم الاطباء). نخکله . || به معنی نصف ربع هم هست که ثمن باشد یعنی هشت یک . (برهان ). نیم ربع را نامند. (جهانگیری ). نیم ربع یعنی ثمن چیزی . (رشیدی ). ثمن و هشت یک و نصف ربع. (ناظم الاطباء). یک هشتم چیزی . یک قسمت از هشت قسمت هر چیز. || (اِ صوت ) صدای افتادن قطره ٔآب . صدایی که از افتادن قطره ٔ آب یا هر نوع مایع دیگر برآید. چک چک و چیک چیک .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۶ ثانیه
قره چک . [ ق َ رَ چ َ ] (اِخ ) دهی جزءدهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران واقع در 16 هزارگزی شمال باختر ورامین سر راه شوسه ٔ ورامین...
چک سماع. ("چ" با آوای زبر )، (مازنی )، پایکوبی مازندرانی ، رقص مازندرانی .
سیاهه تطبیق فهرست تطبیق
چک زدن . [ چ ُ زَ دَ ] (مص مرکب ) چنپاتمه زدن . چندک زدن . بچک نشستن . برسردو پای نشستن : چو آنجا رسی زن در آن آب چک که گرددنمک از گذارش ...
چک زدن . [ چ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کشیده زدن . سیلی زدن . تپانچه زدن . صَفع.ذَح ّ. با کف دست ضربه ٔ سخت به صورت کسی نواختن . و رجوع به چک ...
چک و چیل . [ چ َ ک ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) مرادف چک و چانه و چک و پوز و دک و و دهن و لب و لوچه ، چنانکه گویند:آب از چک و چیلش می آمد. و ...
چک کشیدن .[ چ َ / چ ِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) حواله کردن به بانک بوسیله ٔ چک . نوشتن یک یا چند برگ از دسته چک بانکی و دادن به بانک و گر...
چک و چانه .[ چ َ ک ُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) به معنی فک اسفل دهان و چانه ٔ زنخ . (از آنندراج ). فک اسفل زنخ وچانه ٔ ذقن . (غیاث ). ...
چک سبز علی . [ چ َ ک ِ س َ ع َ ](اِخ ) دهی از دهستان هویان بخش ویسیان شهرستان خرم آباد که در 34 هزارگزی جنوب باختری ماسور و 4 هزارگزی خاور ...
چنباتمه زدن ذیل چمباتمه زدن یا چنباتمه زدن آمده است.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۴ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.