چمچم . [ چ ُ چ ُ
/ چ َ چ َ ] (اِ) به معنی رفتار و خرام آمده است . (برهان ). رفتار و خرام را گویند. (جهانگیری ). خرام . (رشیدی ). رفتار و خرام . (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)
: سر بر مزن از هستی تا راه نگردد گم
در بادیه ٔ مردان محو است ترا چمچم .
مولوی (از جهانگیری ).
زمستان منهزم شد تا درآمد
سپاه ماه پروردین به چمچم .
پوربها (از انجمن آرا).
رجوع به چم و «چم و خم » شود.