چهارتاق
نویسه گردانی:
CHARTAQ
چهارتاق . [ چ َ / چ ِ ] (ص مرکب ) که تاق چهار دارد. || کاملاً باز (ظاهراً در مقام مشابهت به چهارطاق و چهارطاقی ) صفت دری که کاملاً باز باشد. رجوع به چهارطاق شود:در چهارتاق است ؛ که هر دو لنگه ٔ آن به کلی بازست .
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
شمس آباد چهارطاق . [ ش َ دِ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرودشت بخش زرقان شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 210 تن . آب آن از قنات و راه آنجا ماش...
چهارطاق خوابیدن . [ چ َ / چ ِ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) خوابیدن به پشت در حالتی که دستها بر زمین کشیده و پاها کاملاً باز و آزاد باشد. رجوع به...