حاتم 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ḤATM 
    
							
    
								
        حاتم . [ ت ِ ] (اِخ ) نام  شاعری  است  عرب  و او راست :
اذا ما اتی  یوم ُ یُفَرق ُ بیننا
بموت ، فکن  انت  الذی  یتاخرُ.
در عقدالفرید آمده است : آنگاه  که  متوکل  وزیر خود، عبداﷲبن یحیی بن خاقان  را بجزیره ٔ اقریطش  نفی  کرد این  وزیر با کنیزکی  اقریطشی  عشق ورزیدن  گرفت  و محبوبه ٔ عراقی  را فراموش  کرد جاریه ٔ عراقی  ابیات  ذیل  بدو فرستاد:
کیف  بعدی  لاذقتم  النوم َ انتم 
خبرونی  مذ بنت  عنکم  و بنتم 
بمراض  الجفون  من  خُرّ دالعیَ
ن  و ورد الخدود بعدی  فتنتم 
یا اخلاّی  ان  قلبی  و ان  با
ن ، من الشوق  عندکم  حیث  کنتم 
فاذا ما ابی  الاله ُ اجتماعا
فاَلمنایا عَلی ّ وحدی  و عشتم .
و صاحب  عقدالفرید گوید که  این  معنی  از مضمون  شعر مذکور حاتم  گرفته  شده  است . رجوع  به  عقدالفرید ج  6 ص  244 چ  محمد سعید العریان  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        حاتم . [ ت ِ ] (ع  ص ) کلاغ  سیاه . زاغ  سیاه .  ||  زاغ  سرخ پاو سرخ منقار که  آن  را غراب البین  گویند. (منتهی  الارب ). و آن  زاغی  سرخ پای  و سرخ ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حاتم . [ ت ِ ] (اِخ ) (امیر... شاه ...) یکی  از امراء زمان  شاه  طهماسب  اول  و امیرکُهدُم ، گیلان . او سربعصیان  افراشت  و در سال  942 هَ . ق . شهر ر...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حاتم . [ ت ِ ] (اِخ ) ابن  احمد. هفتمین  از امراء حمدانی  صنعا. او از 545 تا 556 هَ . ق . امارت  داشت . رجوع  به  طبقات  سلاطین  اسلام  ص  84 شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حاتم . [ ت ِ ] (اِخ ) ابن  اسماعیل . محدث  است  و از جعفربن محمد روایت  دارد. رجوع  به  کتاب  المصاحف  ص  98 شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حاتم . [ ت ِ ] (اِخ ) ابن  اسماعیل  المدنی . محدث  است .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حاتم . [ ت ِ ] (اِخ ) ابن  الحماس . ششمین  از امراء حمدانی  صنعاء. او پس  از هشام بن  القبت  در قرن  ششم  هجری  امارت  یافت . رجوع  به  طبقات  سلاطین ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حاتم . [ ت ِ ](اِخ ) ابن  سالم  الاعرجی  مکنی  به  ابوبشر. محدث  است .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حاتم .[ ت ِ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  سعد طائی  مکنی  به  ابوسفانه   ۞ . مردی  سخی  و جوانمرد ازقبیله ٔ طی ّ که  عرب  به  سخا و کرم  وی  مَثل  زند: اکرم ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حاتم . [ ت ِ ] (اِخ ) ابن  عبیداﷲ النمری . مکنی  به  ابوعبیده  از ثقات  محدثین  بصره . او بعد از سده ٔ دوم  هجری  به  اصفهان  آمده  است  و از محدثین  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حاتم . [ ت ِ ] (اِخ ) ابن  العشیم . اولین  از امراء بنی حمدان  صنعاء است  و از سال  492 تا سال  502 هَ . ق . امارت  کرده  است . رجوع  به  طبقات  سلاطی...