حارس
نویسه گردانی:
ḤARS
حارس . [ رِ ] (اِخ ) (آفتاب ) (کوه ...) این نام در سفر داوران 1:35 و دور نیست که در نزدیکی عین شمس یا کفر حارث واقع بوده است . (قاموس کتاب مقدس ).
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۶ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مره ٔ حنفی مکنی به ابی مرّة. محدث است .
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مرة العبدی از سرداران و غزاة صدر اسلام و اصحاب علی (ع ) است . وی در سال 39 هَ . ق . بغزو بلاد سند رفت و پیوسته بدین ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مرطبن سفیان بن مجاشع. از بزرگان عرب است بجاهلیت و در یوم طخفة حاجب ابن زراره از نعمان در خواست که رفادت حارث ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مسعودبن عبدةبن مظهربن قیس بن امیةبن معاویةبن مالک بن عوف الانصاری الاوسی . صحابی است . موسی بن عقبة و ابن اسحاق ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مسکین بن محمد ضبی اموی . مکنی به ابی عمرو تابعی . وی از بزرگان قضاة و فقهاء مذهب مالکی و ثقات محدثین مائه ٔ دوم و...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مسلم . ابومغیرة مخزومی قرشی حجازی . شیخ طوسی وی را از صحابه شمرده است . (تنقیح المقال ج 1 ص 247).
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مسلم بن الحارث . محدث است و از طریق جد خود از پیغمبر(ص ) روایت کند. ابن حبان اورا از ثقات داند. و دارقطنی گوید که ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مسلم الرازی المقری . محدث است . سلیمانی گوید در حق حارث نظراست . رجوع بلسان المیزان چ حیدرآباد ج 2 ص 159 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مضرس بن عبیدبن رزاح انصاری ، صحابی است . عدوی گوید بیعة الشجرة رادریافته است و در قادسیه بدرجه ٔ شهادت نائل گردید....
حارث . [رِ ] (اِخ ) ابن معاذ مکنی به ابی ذرّه . صحابی است .