اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حازم

نویسه گردانی: ḤAZM
حازم . [ زِ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسن بن محمد بن خلف ابن حازم الانصاری القرطاجنی النحوی . مکنی به ابی الحسن و ملقب به هنی ٔ الدین . او شیخ بلاغت و ادب و در نظم و نثر و نحو و لغت و عروض و علم بیان اوحد زمان و فرید عصر خود بود و از جماعت کثیری که تقریباً بهزار کس بالغ شود روایت کند و ابوحبان و ابن رشید از او روایت دارند. درباره ٔاو گفته شده است «وله اختیارات فائقه و اختراعات رائقة لا نعلم احداً ممن لقیناه جمع من علم اللسان ما جمع ولا احکم من معاقد علم البیان ما احکم من منقول و مبتدع و اما البلاغة فهو بحرها العذب والمنفرد بحمل رایتها امیراً فی الشرق والغرب و اما حفظ لغات العرب واشعارها و اخبارها فهو حمال روایتها و جمال اوقارها یجمع الی ذلک جودة التصنیف و براعة الخط و یضرب بسهم فی العقلیات و الدرایة اغلب علیه من الروایة...» اوراست : 1 - منهاج البلغاء فی علمی البلاغة والبیان ۞ . 2 - کتابی در قوافی . 3 - قصیده ٔ میمیه در نحو که ابن هشام ابیاتی از آن را در مسئله زنبوریه ، در مغنی آورده است . از اشعار اوست :
من قال حسبی من الوری بشر
فحسبی اﷲ حسبی اﷲ
کم آیة للاله شاهدة
بانه لااله الاهو.
مولد حازم بسال 608 هَ . ق . و وفات اودر شب شنبه ٔ بیست و چهارم ماه رمضان سنه ٔ 684 است . رجوع به کشف الظنون و روضات الجنات ص 202 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
حازم . [ زِ ] (اِخ ) سدوسی مکنی به ابی دیم . مؤلف تاریخ بخارا او را در شمار قضاة خراسان آورده گوید: و دیگر ابودیم حازم سدوسی که وی را از ...
حازم . [ زِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حَزم . بااحتیاط. محتاط ۞ دوراندیش . مآل بین . مآل اندیش . آخربین . پیش بین . استوارکار. هشیار در کار. حزم گیرند...
حازم . [ زِ ] (اِخ ) حصار و قلعه ای است از مضافات حلب که هلاکو آن را بتصرف درآورد. صاحب حبیب السیر گوید:«و ایلخان چون از مهم حلب فارغ گش...
حازم . [ زِ ] (اِخ ) محدث است . رجوع به سیرة عمربن عبدالعزیز ص 147 و 201 و 269 شود.
حازم . [ زِ ] (اِخ ) صحابی است . (منتهی الارب ).
حازم . [ زَ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بجلی کوفی . شیخ طوسی در رجال خود وی را در عداد اصحاب صادق (ع ) آورده گوید وی ساکن بصره بود. و از او روای...
حازم . [ زِ ] (اِخ ) ابن ابی حازم . صحابی است . (منتهی الارب ). وی ملقب به احمسی است . (تنقیح المقال ج 1 ص 249) (قاموس الاعلام ترکی ).
حازم . [زِ ] (اِخ ) ابن حاتم . مکنی به ابی حاتم تابعی است .
حازم .[ زِ ] (اِخ ) ابن حرام (یا حِزام ) الجُذامی ۞ . صحابی و محدث و از مردم بادیة الشام است و پسر او از وی روایت کند که گفت : «اتیت النب...
حازم . [ زِ ] (اِخ ) ابن حرملةبن مسعود الغفاری . صحابی و محدث است و مولای او ابوزینب از او روایت دارد و ابن قانع نام او را بتصحیف در خاء مع...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.