حذیفة
نویسه گردانی:
ḤḎYF
حذیفة. [ ح ُ ذَ ف َ ] (اِخ ) ازدی بارقی . ابن مندة گوید: او را در زمره ٔ کسانی که پیغمبر را دریافتند ذکر کرده اند. از جنادةبن ابی امیة روایت دارد و بغوی در صحابی بودن وی شک دارد. (الاصابة قسم سوم ج 2 ص 59 و قسم اول ج 1 صص 256-257). وی با جمعی از بنی ازد در حالتی که روزه بودند روز جمعه به حضور پیغمبر آمدند و مأمور به افطار شدند و پاره ای از احادیث را نیز روایت میکند. (قاموس الاعلام ).
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
حذیفة. [ ح ُ ذَ ف َ ] (اِخ ) غلفائی . صحابی است . ابوبکربن ابی قحافه پس از عکرمةبن ابی جهل او را ولایت عمان داد و به دور خلافت عمر به حکمرا...
حذیفة. [ ح ُ ذَ ف َ ] (اِخ ) فزاری . رجوع به حذیفةبن بدر فزاری شود.
حذیفة. [ ح ُ ذَ ف َ ] (اِخ ) قناطری . رجوع به حذیفةبن الیمان شود.
حذیفة. [ ح ُذَ ف َ ] (اِخ ) مرعشی . رجوع به حذیفةبن قتادة شود.
قناطر حذیفة. [ ق َ طِ ح ُ ذَ ف َ ] (اِخ ) جایی است در سواد بغداد منسوب به حذیفه ٔ یمانی صحابی زیرا که در آن فرود آمد و بمرمت و تعمیر آن همت ...