اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسام الدین

نویسه گردانی: ḤSAM ʼLDYN
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) عمربن عبدالعزیزبن مازه ٔ حنفی ملقب به صدر شهید بخاری . پسر امام برهان الدین بخاری حنفی است و او از مشاهیر فقهاء ماوراءالنهر بودو در سنه ٔ 536 هَ . ق . در جنگ قطوان که در حوالی سمرقند مابین سلطان سنجر و گورخان خطائی روی داد و هزیمت فاحش بر سنجر افتاد، امام حسام الدین مذکور به دست گورخان کشته شد. او راست : کتاب التزکیة، کتاب الحیض و شرح مزجی بر کتاب الحیطان . و رجوع به عمربن عبدالعزیز. و تعلیقات محمدخان قزوینی بر لباب الالباب ج 1 ص 179، 332، 334 و 338 و تتمه ٔ صوان الحکمه ص 205 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۷ ثانیه
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) خلیل بن بدرالدین خورشیدنام حکمران پنجم از سلاله ٔ اتابکان لر کوچک و نواده ٔ شجاع الدین خورشید مؤسس سلال...
حسام الدین . [ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) رازی . رجوع به حسام رازی شود.
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ](اِخ ) زرین کمر. یکی از حکمرانان رویان و رستمدار ازسلسله ٔ پادوسیان معروف به گاوباره . از 351 تا 386 هَ . ق . حکم ...
حسام الدین . [ ح ُ مُدْدی ] (اِخ ) سحابی . رجوع به حسام الدین بن حسین شود.
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) صاحب یکی از امراء دربار ارغوان خان . (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 126).
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) علی برادر شمس الدین ملک الجبال محمدبن فخرالدین مسعود دوم از ملوک شنسبانی بامیان است . رجوع به حسام الدی...
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) علی آبادی حنفی فقیه . او راست : «فوائد حسام الدین » و «کامل الفتاوی ».
حسام الدین . [ ح ُ مُدْدی ] (اِخ ) علی بن احمد رازی . رجوع به علی ... شود.
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) علی بن مسعودبن حسین . رجوع به علی بن فخرالدین مسعودبن عزالدین حسین شود.
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) علی هندی . رجوع به علی ... شود.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۸ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.