حسین
نویسه گردانی:
ḤSYN
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن احمدبن حیران بغدادی . محمدبن علی طبری در «بشارة المصطفی » از وی روایت کرده که ارجوزه ای در نحو دارد و سیوطی در بغیه نیز وی را یاد کند. (ذریعه ج 1 ص 502).
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۸ ثانیه
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد طبری . رجوع به حسین حناطی شود.
حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن محمد طبیبی . رجوع به حسین طبیبی شود.
حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن محمد غسانی . رجوع به حسین جیانی شود.
حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن محمد فیروزه . رجوع به حسین صدفی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد القبانی . رجوع به حسین قبانی و ابوعلی حسین شود.
حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن محمد قرطبی . رجوع به حسین تجیبی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد قطان . رجوع به حسین قطان و ابوعبداﷲ حسین شود.
حسین . [ ح ُ س َ ](اِخ ) ابن محمد کنتوری . رجوع به حسین کنتوری شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد کوتاهی . رجوع به حسین قره چلبی شود.
حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن محمد کیالی . رجوع به حسین کیالی شود.