اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حشه

نویسه گردانی: ḤŠH
حشه . [ ح ُش ْ ش َ ] (ع اِ) قبه ٔ کلان . ج ، حشش .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
حشه . [ ح َ ش َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان رودبار بخش طرخوران شهرستان اراک . 24هزارگزی شمال باختری طرخوران . کوهستانی سردسیر. سکنه ٔ آن 341...
هشه . [ هَُ ش ْ ش َ ] (اِ صوت ) لفظی است که به آن ، الاغ را از رفتار بازدارند. (لغت محلی شوشتر). چُش َّ. (یادداشت مؤلف ).
پس هشه . [ ] (اِخ ) نام دهی ، هفت فرسخ میانه ٔ جنوب و مشرق شهر لار است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.