حشه
نویسه گردانی:
ḤŠH
حشه . [ ح َ ش َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان رودبار بخش طرخوران شهرستان اراک . 24هزارگزی شمال باختری طرخوران . کوهستانی سردسیر. سکنه ٔ آن 341 تن شیعه ٔ ترک و فارسی زبانند. از قنات مشروب می گردد. محصولات آنجا غلات ، بادام ، گردو و بنشن است . شغل اهالی زراعت ، گله داری ، گلیم ، جاجیم بافی . از نوبهار میتوان اتومبیل برد. بیمارستان ده تختخوابی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
حشه . [ ح ُش ْ ش َ ] (ع اِ) قبه ٔ کلان . ج ، حشش .
هشه . [ هَُ ش ْ ش َ ] (اِ صوت ) لفظی است که به آن ، الاغ را از رفتار بازدارند. (لغت محلی شوشتر). چُش َّ. (یادداشت مؤلف ).
پس هشه . [ ] (اِخ ) نام دهی ، هفت فرسخ میانه ٔ جنوب و مشرق شهر لار است . (فارسنامه ٔ ناصری ).