گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حصین نویسه گردانی: ḤṢYN حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن ابی قیس انصاری . صحابی بود. زن پدر خود را پس از مرگ پدر بگرفت ، پس آیه ٔ [ و لاتنکحوا مانکح آبائکم ۞ ] درباره ٔ وی آمد. ( الاصابة ج 2 ص 7). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۵ ثانیه واژه معنی حسین عطار حسین عطار. [ ح ُ س َ ن ِ ع َطْ طا ] (اِخ ) ابن زین العابدین عطاربن حسین انصاری . پدرش زین العابدین صاحب «اختیارات بدیعی » که در 770 هَ . ق . ... حسین صوفی حسین صوفی . [ ح ُ س َ ن ِ ] (اِخ ) ابن علی بن ابی منصور صوفی مالکی . ساکن مصر و ملقب به صفی الدین . او راست : کتاب الرسالة. وی در 682 هَ . ق ... حسین صفار حسین صفار. [ ح ُ س َ ن ِ ص َف ْ فا ] (اِخ ) ابن شاذویه قمی صحاف صفار. کتاب حدیث و کتاب اسماء امیرالمؤمنین دارد. (ذریعه ج 2 ص 64 و ج 6 ص 324... حسین صفوی حسین صفوی . [ ح ُ س َ ن ِ ص َ ف َ ] (اِخ ) (شاه سلطان ...) (1694-1722 م .) فرزند شاه سلیمان اول (شاه صفی دوم ) صفوی فرزند شاه عباس دوم ، فر... حسین شیعی حسین شیعی . [ ح ُ س َ ن ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن زکریا مکنی به ابوعبداﷲ. رجوع به ابوعبداﷲ شیعی و زرکلی چ 2 ص 247 شود. حسین صایغ حسین صایغ.[ ح ُ س َ ن ِ ی ِ ] (اِخ ) ابن علی بن یزیدبن داودبن یزید نیشابوری مکنی به ابوعلی . وی محدث و پرکار و صاحب مؤلفات بود در 277 هَ ... حسین صباح حسین صباح . [ ح ُ س َ ن ِ ص َ ب ب ] (اِخ ) ابن حسن صباح . به جرم قتل نفس به امر پدرش حسن صباح کشته شد. (از حبیب السیر). حسین صبحی حسین صبحی . [ ح ُ س َ ن ِ ص ُ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن بکرمکنی به ابوالحسن صبحی بصری . جامی در نفحات الانس گوید: از بزرگان آغاز قرن چهارم هجری... حسین صدفی حسین صدفی . [ ح ُ س َن ِ ص َ دَ ] (اِخ ) ابن محمدبن قیرةبن حیون معروف به ابن سکرة صدفی و مکنی به ابوعلی . فقیه اهل سرقسطة بود و بقضا نشست... حسین غواص حسین غواص . [ ح ُ س َ ن ِ غ َوْ وا ] (اِخ ) رجوع به حسین سنجری شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۷۱ ۷۲ ۷۳ ۷۴ ۷۵ صفحه ۷۶ از ۱۴۹ ۷۷ ۷۸ ۷۹ ۸۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود