حصین
نویسه گردانی:
ḤṢYN
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن حر. از عاملان خالدبن ولید بود در نواحی حیره . طبری از سیف او را نقل کرده است . (الاصابة ج 2 ص 18) (البیان و التبیین ج 2 ص 172) (تاریخ سیستان ص 19).
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۷ ثانیه
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن زیدبن علی . رجوع به حسین فارسی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن زَیلَة. رجوع به حسین بن طاهربن زیله شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن زین العابدین . رجوع به ابن ام ولد و تاریخ گزیده ص 204 شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن سام غوری . رجوع به غوریان در همین لغت نامه و حبیب السیر و تاریخ گزیده ص 407 و قاموس الاعلام ترکی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن سعدبن حسین بن محمد آمدی مکنی به ابوعلی . رجوع به حسین آمدی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ](اِخ ) ابن سعید اهوازی . رجوع به حسین اهوازی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن سکرة. رجوع به حسین صدفی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن سلیمان .رجوع به حسین رشیدی و حسین حکیم و حسین طائی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن سیف بن عمرة. او راست : کتاب الحدیث . (ذریعه ج 6 ص 324).
حسین . [ ح ُس َ ] (اِخ ) ابن سینا. رجوع به ابوعلی بن سینا شود.