اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حصین

نویسه گردانی: ḤṢYN
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن حر. از عاملان خالدبن ولید بود در نواحی حیره . طبری از سیف او را نقل کرده است . (الاصابة ج 2 ص 18) (البیان و التبیین ج 2 ص 172) (تاریخ سیستان ص 19).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۱ ثانیه
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن ضحاک بن یاسر بصری معروف به خلیع. رجوع به حسین خلیع شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن طاهربن زَیلَه . اصفهانی متولد به اصفهان و مکنی به ابومنصور معروف به ابن زیله . دانشمند ریاضی و طبیعی و موسیق...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن طاهربن محمدبن عمروبن لیث صفار. از خاندان صفاری . رجوع به آل صفار وصفاریان وتاریخ سیستان و ترجمه ٔ تاریخ یمین...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن طلحه صالحانی . سمعانی او را در کلمه ٔ صالحانی ص 347 یاد کرده است .
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن طلحه ٔ رازی . او راست : هدایه در ترسل . (کشف الظنون ).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عالم حسینی . رجوع به حسین امیر حسینی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عباس . رجوع به حسین خاقانی و حسین رومی .
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالحق . رجوع به حسین اردبیلی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان .رجوع به حسین بمنی و حسین سملالی و حسین رومی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحیم برادر عمران بن عبدالرحیم . محدث اصفهانی است . (ذکر اخبار اصفهان ج 1 ص 282).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.