اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حصین

نویسه گردانی: ḤṢYN
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن الحمام الانصاری ، مکنی به ابی معیه شاعر. صحابیست . و او را یکی از سه تن اشعر مقلین جاهلیت شمرده اند. (الاصابة ج 2 ص 18) (الجماهر بیرونی ص 248) (الاعلام زرکلی ج 1 ص 263) (عقدالفرید ج 1 ص 80 و ج 5 ص 144) (المعرب جوالیقی ص 59).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۲ ثانیه
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن شبیب بن بشر مکنی به ابومحمد نسوی . محدث اصفهانی است و پس از300 هَ . ق . درگذشت . (ذکر اخبار اصفهان ج 1 ص 283).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن شدقم . شعر و احوال در سلافةالعصر ص 253 آمده است . وی پسر علی بن حسن بن شدقم است . (ذریعه ج 9 ص 248).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن شعال . رجوع به حسین شعال شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن شعیب بن محمد سنجی مکنی به ابوعلی . رجوع به حسین سنجی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن شهاب الدین گیلانی شافعی معروف به ابن قاوان و ملقب به بدرالدین . او راست : شرح خطبه ٔ انوار التنزیل ، وی در 8...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن شهاب الدین جاندار. رجوع به حسین خاندار و حسین کرکی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن صالح خاتون آبادی . رجوع به حسین خاتون آبادی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن صالح بن خیران . رجوع به ابن خیران و صفوةالصفوة ج 2 ص 254 شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن صالح مازندرانی داماد مجلسی . او راست : حاشیه بر من لایحضره الفقیه . (ذریعه ج 6 ص 223).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن صبعی . کسی است که بشربن المعتمر کتابی در رد بر وی نوشته است . (ابن الندیم ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.