اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حفصة

نویسه گردانی: ḤFṢ
حفصة. [ ح َ ص َ ] (اِخ ) نام ام المؤمنین دختر عمربن الخطاب (رض )، زوجه ٔرسول اکرم (ص ) است . او در اول زن مردی از قبیله ٔ سهم موسوم به خنیس بن حذافه بود. وی خواهر عبداﷲبن عمر و مادر آن دو زینب بنت مطعون است و رسول (ص ) پس از ازدواج عایشه او را بزنی کرد و وی بروزگار خلافت عثمان بن عفان درگذشت . قرآن فراهم آورده ٔ زیدبن ثابت بزمان رسول اﷲ بدو سپرده شده بود و آنگاه که اختلاف قراآت را مسلمین دانستند و درصدد رفع و دفع آن برآمدند. عثمان فرمان کرد که مسلمانان تنها به قرائت زیدبن ثابت قرآن خوانند و نویسند، و عثمان آن قرآن را از حفصة بگرفت و پس از برداشتن نسخه ای از آن بدو بازگردانید. حفصة با شوهر خود خنیس به مدینه ٔ منوره هجرت برگزیده بود، بعد از وفات خنیس خلیفه ٔ ثانی به ابوبکر تزوج او را پیشنهاد کرد، ولی جوابی دریافت نشد. آنگاه این پیشنهاد را بعثمان نمود او گفت : فعلاً مایل بتزویج نیستم و بر شما پوشیده نیست که زوجه ام رقیه بنت رسول اﷲ در این نزدیکیها درگذشته است . عمر بنزد حضرت محمد (ص ) شتافته ماجرا را بیان کرد آنجناب در جوابش فرمودند: «با حفصه مردی بهتر از عثمان تزویج کند و عثمان با زنی بهتر از حفصه تزویج خواهد نمود» و در سال سوم از هجرت حفصه را در زمره ٔ زوجات مطهره درآورد و ام کلثوم را بعثمان تزویج نمود و بعداً بعلت ماجرایی که در سوره ٔ تحریم آمده آن حضرت حفصه را طلاق داد. عمر مکدر و بغایت مضطرب گردید تا آنجا که پیغمبر به اشارت جبرئیل وی را از نو بعقد نکاح خویش درآورد. خلیفه ٔ ثانی بهنگام رحلت بحفصه و او نیز بهنگام وفات ببرادرش عبداﷲ وصیت کرده بود. وی خاتونی پارسا و شب زنده دار بود و در 41 یا 45 هَ . ق . وفات یافت . 60 حدیث از وی روایت شده و ناقل عمده ٔ آنها برادر خود او عبداﷲبن عمر میباشد. و رجوع به الاعلام زرکلی ج 1 ص 265 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
حفصة. [ ح َ ص َ ] (ع اِ) کفتار. ضبع. (اقرب الموارد). || اسد. شیر. (مهذب الاسماء).
حفصة. [ ح َ ص َ ] (اِخ ) بنت الحاج الرکونیه یکی از مشهورترین شاعرهای اندلس است که بلقب شاعرةالاندلس شهرت یافت . وی در زمان عبدالمؤمن بن ...
حفصة. [ ح َ ص َ ] (اِخ ) بنت حمدون من وادی الحجاره از زنان اندلس باشد. ابن آبار او را در مغرب نام برده . گویند او از مردم قرن چهارم هجری ...
حفصة. [ ح َ ص َ ] (اِخ ) بنت سیرین . عاصم احول گفت : ما بر حفصه دختر سیرین درمی آمدیم . وی جلباب پوشیده و بدان روی خویش بسته بود. وی را م...
ام حفصة. [ اُم ْ م ِ ح َ ص َ ] (ع اِ مرکب ) ۞ ماکیان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مرغ خانگی . || کرکس . (از اقرب الموارد). ||...
حفثة. [ ح َ / ح ِ ف ِ ث َ ] (ع اِ) حفث . ج ، احفاث . رجوع به حفث شود.
حفصه سلطان . [ ح َ ص َ س ُ ] (اِخ ) یکی از زوجات سلطان سلیم خان اول و والده ٔ سلطان سلیمان قانونی و در حسن و جمال بی نظیر بوده در مقبره ٔ مخ...
ابن ابی حفصه . [ اِ ن ُ اَ ح َ ص َ ] (اِخ ) ابوالهندام مروان بن سلیمان بن یحیی بن ابی حفصه ٔ شاعر (105-182 یا 181 هَ .ق .). اصلاً ایرانی و جد ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ناشناس
۱۳۹۶/۰۴/۰۷
0
2

بر عایشه و هند و حفصه لعنت

ناشناس
۱۳۹۶/۰۵/۰۴
1
0

بر دشمنان اسلام ناب لعنت


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.