اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خاسر

نویسه گردانی: ḴASR
خاسر. [ س ِ ] (اِخ ) سَلم بن عمروبن حماد ملقب بخاسر مولی تیم بن مرة شاعری خوش طبع از شعراء دولت عباسی و مدیحه سرایان برامکه بود در علت ملقب شدن او بخاسر می گویند پدرش بهر او مالی گذارد و او آن را بر ادب خرج کرد پس او را بجهت این عمل گفتند: «انک الخاسر الصفقة» و او را این لقب بماند. بعد بمدح رشید پرداخت و رشید او را صدهزار درهم صله داد و به او گفت با این مال گویندگانی را که ترا خاسر نامیده اند تکذیب کن . او هم مال را برداشت و نزد آنان آمد و گفت این است آنچه بر ادب انفاق کردم و نفعی که از ادب برداشتم . من سلم رابحم نه سلم خاسر. و قولی دیگر نیز در اینجا هست ۞ باری سلم از شاگردان بشاربن برد از دوستان ابوالعتاهیه بود و او را با بشار مناظراتی است . (از معجم الادباء چ مارگلیوث ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
خاسر. [ س ِ ] (ع ص ) زیانکار. (آنندراج )(تاج العروس ) (اقرب الموارد) (المنجد) (زمخشری ) (مهذب الاسماء). کسی که در مال او زیان واقع شود، کسی ک...
خواسر. [ خ َ س ِ ] (ع اِ) ج ِ خاسر. رجوع به خاسر شود.
خاثر. [ ث ِ] (ع ص ) ستبر (شیر). (مهذب الاسماء). ثخن و اشتد فهوخاثر. (اقرب الموارد). خفته ، کلچیده ، بسته (شیر).
خواصر. [ خ َ ص ِ ] (ع اِ) ج ِ خاصره . رجوع به خاصره شود.
سائب خاثر. [ ءِ ث ِ ] (اِخ ) مکنی بابوجعفر فارسی لیثی یکی از ائمه ٔ موسیقی عرب و اصل او ایرانی است . پدرش مولای بنی لیث بود و سپس آزاد گرد...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.