خان
نویسه گردانی:
ḴAN
خان . (اِخ ) نام موضعی به اصفهان میباشد. یاقوت آرد: این کلمه عجمی الاصل است و در آن زبان اطلاق به منازلی میشود که سوداگران در راه بدان سکونت میکنند. کاروانسرای مشهور چنین است که ابواحمد محمدبن عبد کویة الخانی الاصفهانی بدانجا منسوب است ، ولی این شهرت صحیح نیست و ابواحمد منسوب به «خان لنجان » میباشد. زیرا «خان لنجان » شهر این ناحیه است . باری او مرد صالح و از بزرگان قوم بود. که به اصفهان آمد، و از اصفهانین و بغدادیین حدیث کرده و مرگش بسال 406 هَ. ق . اتفاق افتاد. (از معجم البلدان یاقوت حموی ).
واژه های همانند
۶۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۱ ثانیه
سلیمان خان اردلان حاکم کردستان درزمان شاه صفی بود وشهر سنندج را بانام سنه دژ بنیان نهاد.
علی آباد مطلب خان . [ ع َ دِ م ُ طَل ْ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قهاب صرصر بخش صیدآباد شهرستان دامغان واقع در 8 هزارگزی خاور صیدآباد و یک...
سلطان ابوسعید (از ۷۱۶ تا ۷۳۶ ه. ق.) از ایلخانان مغول و پسر الجایتو بود که در سن دوازده سالگی به ایلخانی ایران رسید. در بخشی از دوران ایلخانی او امیرچ...
کلاته اسماعیل خان . [ ک َ ت ِ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان دره گز محلی جلگه و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایر...
قلعه میرزاعلی خان . [ ق َ ع َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسین آباد بخش شوش شهرستان دزفول ، واقع در 9 هزارگزی شمال خاوری شوش و کنار خاور...
قلعه خدامروت خان . [ ق َ ع َ خ ُ م ُ رُوْ وَ ] (اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 14هزارگزی شمال کوزران و سر راه فرع...
حاجی سیف الدین خان . [ س َ فُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به مجمل التواریخ گلستانه ص 52 شود.
امامقلی خان قاجار. [ اِ ق ُ ن ِ ] (اِخ ) حاکم استرآباد (گرگان ) پس از سال 1251 هَ . ق . بود. رجوع به ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابین...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
میرزاعادل خان اول . [ دِ ن ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) رجوع به عادل خان اول شود.