اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خانی

نویسه گردانی: ḴANY
خانی . (حامص ) خان بودن ، رئیس قبیله و ایل بودن ، مقام خان داشتن :
از آنسو مر اوراست تا غرب شاهی
وزین سو مر او راست تا شرق خانی .

فرخی .


امیر ماضی چند رنج بردو مالهای عظیم بذل کرد تا قدرخان ۞ خانی یافت . (تاریخ بیهقی ). یکی آنکه امیر ماضی با قدرخان دیدار کرد تا بدان حشمت ، خانی ترکستان از خاندان ایشان نشد. (تاریخ بیهقی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
1-شه رخ خان نام رئیس یکی از طوایف کرد ساکن اطراف قزوین از طایفه کاکاوند 2- همان شاهرخ خانی ولی به لسان کردی چون کردان شاه را شه تلفظ می کنند 3- منتس...
گرمه خانی . [ گ َ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد، واقع در 8 هزارگزی شمال خاوری کوهدشت و 5 هزارگزی شمال ...
گرمه خانی . [ گ َ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ای تیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد، واقع در 30 هزارگزی باختر اتومبیل رو خرم آباد به کرمانشاه ...
قلیچ خانی .[ ق ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 6 هزارگزی جنوب کوزران و یک هزارگزی خاور راه فرعی کوزران به چ...
کاظم خانی . [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کفرآور بخش گیلان شهرستان شاه آباد واقع در 30هزارگزی شمال خاوری گیلان و 4 هزارگزی باختر قیطول . دشت ...
قاضی خانی . (اِخ ) دهی است از دهستان شیروان بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام . در 48000گزی جنوب خاور چرداول و کنار راه مالرو شیروان به مهر...
سیاه خانی . (اِخ ) طایفه ای از طوایف بلوچستان مرکزی ناحیه ٔ بمپور. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 99).
رستم خانی . [ رُ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ایوان بخش گیلان شهرستان شاه آباد. سکنه ٔ آن 750 تن .آب آن از رودخانه ٔ کنگیر. محصولات آنجا غلات ...
زینل خانی . [ زِ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شیان است که در بخش مرکزی شهرستان شاه آباد واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ای...
زینل خانی . [ زِ ن َ ] (اِخ ) تیره ای از کلهر. رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 62 شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۲ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.