خرگوش
نویسه گردانی:
ḴRGWŠ
خرگوش . [ خ َ ] (اِخ ) نام کوچه ای بوده به نیشابور و معرب آن خرجوش است . از آنجاست ابوسعید عبدالملک بن ابی عثمان خرگوشی که از فقیهان معروف بوده است . (قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به عبدالملک «ابوسعید» و «خرجوش » و «خرجوشی » شود.
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
خرگوش ماده . [ خ َ ش ِ دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ارنب . عِکْرِش . (منتهی الارب ).
خرگوش جهنده دمسفید (نام علمی: Lepus townsendii)، که همچنین به عنوان خرگوش مرغزار و جهنده سفید شناخته میشود، گونهای از خرگوشها است که در غرب آمریکا...
خواب خرگوش دادن . [ خوا / خا ب ِ خ َ دَ ] (مص مرکب ) اغفال کردن . فریب دادن . (یادداشت مؤلف ) : بچشم آهوان چشمه ٔ نوش دهد شیرافکنان را خواب ...